مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
شاعر : رضا دین پرور
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
قالب شعر : غزل
صورت توحید دارد سجـدههای فاطمه سجده باید کرد پس تنـها به پای فاطمه
خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه
یاعلی گفتم که یا زهرا در آوردند از آب در غدیر خم که ثابت شد ولای فـاطمه
بارها از ربی الاعـلای خود فـهـمیدهام میخـرد ما را خـدا با ربـنـای فـاطـمه
رشتهای از چادرش هم دست ما باشد بس است چون نمیارزد دوعالم در ازای فاطمه
میرسد خیر قنوتش بر در و همسایهاش شکر حق با لطف هو گشتم گدای فاطمه
خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه
قـبـر پـنـهـانـی او گـیـریم که پـیـدا نشد قَابَ قَوْسَینْ یا که أَوْ أَدْنیست، جای فاطمه
او اگر میخواست آتش را گلستان کرده بود معـجـزه کاری ندارد که برای فـاطـمه
قامتش آیینۀ صبر علی بود و شکـست شانۀ دیوار شد روزی عـصای فـاطمه
ضربۀ دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه در نـیـفـتـادنـد اینهـا با حـیـای فـاطـمـه
صحبت محسن وسط آمد و گرنه اینچنین در نمیآمد به این زودی صدای فاطمه
|